بزرگمهر حکیم وزیر دربار انوشیروان عادل پادشاه بلند مرتبه سلسله ساسانیان ایران بود . |
بزرگمهر : روشندل و نکته دان کسی است که سخنان کوتاه و پر معنی بگوید
بزرگمهر : دیو کین و دیو سخن چینی گزنده است . سخن چین هرگز جز به دروغ لب نمی گشاید .
گفتارش همیشه بی فروغ است .دو روی و سخن چین از مهر یزدان بی بهره اند و از او در هراسند .
بزرگمهر : هرکس گوش نصیحت نیوش داشته باشد ، و دل به آموختن بسپارد ، بسا سخنان سودمند که از دانایان بشنود .
بزرگمهر : کسی که زبانش را از بد گفتن باز دارد ، و دل هیچ کس را به گفتن سخنان زشت نیازارد .
بزرگمهر : به نزدیک خردمندان چهار چیز بر پادشاهان عیب است :
ترسیدن در میدان جنگ ، گریز از بخشندگی ، خوار داشتن رای خردمندان ، شتابزدگی و نا آرامی
و بیقراری در کارها .
بزرگمهر: سخنی که سودی در آن نیست نگفتن بهتر ، چه سخن بی سود در مثل مانند، آتشی است که دودش بسیار و گرمی و فروغش سخت اندک باشد .
بزرگمهر : برای نادان پیرایه ای سزاورتر و زیباتر از خاموشی نیست .
بزرگمهر : فرخنده روزگار کسی است که اهرمن او را از راه راست بیرون نبرد و همواره بی گناه زندگی کند .
بزرگمهر : کسی که به حکمت پروردگار معتقد و خستو باشد به بد ونیک روزگار نمی پردازد
چنین بنده ای در پرستیدن یزدان بیشتر می کوشد و از بد سکالی و پیروی دیوان می پرهیزد ،
ناکردنی نمی کند و از رنجه کردن بی گناهان بیزاری می جوید .
بزرگمهر : نام جستن بی دلیری میسر نمی گردد ، و زمانه از بددلان بیزار است .
بزرگمهر : اگر کوه با همه سنگینی و عظمت و صلابت که وی راست فرمان شاه را سبک دارد
تیره رای خیره سری بیش نیست .
بزرگمهر : به هنگام نبرد هوشیار و نگهدار تن خویش باش . چون دشمن در برابر
تو ایستاد بر آشفته مشو و تدبیر نیکو کن .
بزرگمهر : دل کسی که خاطر شاه دادگر از او مکدر باشد جایگاه دیو است .
بزرگمهر :
هر کس را سرنوشتی مقدر است . یکی روز و شب در طلب سربلندی و سروری به جان می کوشد
و بهر ه اش جز خستگی و فرسودگی و نامرادی چیزی نیست . به تعبیر دیگر در کنار چشمه روشن و
گوارا تشنه می ماند. از سوی دیگر بی هنری بختیار ، بی آنکه تن به کار و کوشش بسپارد ،
روزگار بر او می خندد و از همه گونه آسایش و آرامش برخوردار می گردد . پروردگار چنین
خواسته و تدبیر بر تقدیر کارگر نمی افتد .
بزرگمهر : دانش برترین داده های یزدان پاک است . خردمند همیشه سرور است .
بزرگمهر : هر که تن درست و نیرو دارد هرگز سخن نادرست نمی گوید ،
دروغگویان همه بیمار و ناتوان و زبون اند .
بزرگمهر : آنکه طالب آسایش جان و تن است باید شکیبا و بردبار باشد ، در دوستی و داد و ستد با
مردم کژی و کاستی و فریبکاری نکند . چون گناهی از کسی بیند و بر او دست یابد ببخشد ،
و کینه خواه و تیز خشم و دشمن سوز و نا بردبار نباشد .
بزرگمهر : آنکس بر خویشتن نگهبان دارد که برای رسیدن به هوس و آرزوهای کوچک قدر نیکخویی و
جوانمردی را نشکند ، و اگر فزونی و کامیابی بد روزگار را دید تن به پستی و زبونی نسپارد .
بزرگمهر : بخشنده نیکخوی آن کس است که به بخشش جانش را آراسته گرداند .
دور از جوانمردی است که بخشنده بر آن کسی که چیزی به او داده یا خیری رسانده منت نهد .
بزرگمهر :
ده چیز بر ده گروه خاصه بر دانش پژوهان نکوهیده است :
دروغ گفتن به فرمانروا ، سپهبدی که زر بر سپاه خویش نپراگند ، مرد سپاهی که از پیکار بهراسد ،
دانشمندی که چون چیزی در نظرش مطبوع افتد دل به هوس سپارد و از گناه نترسد ،
پزشکی که خود بیمار و دردمند شود . تنک مایه ای که به دروغ به سرمایه و دارایی خویش نازد ،
سفله ای که بر هر کس که چیزی دارد رشک برد ، خردمندی که زود خشم بود ، و به چیز کسان طمع ورزد ،
کسی که رهنمایی از نادان امید دارد ، و آنکه کارگاه و یا بنیادی عظیم را به کاهلی سپارد ،
و بی خردی که خردجوی نباشد .
بزرگمهر : آدمی باید از گناه بپرهیزد ، هر چه را به خویش نمی پسندد به دوست و دشمن خود روا ندارد .
بزرگمهر : خرد بر سر جان چون افسری تابنده است و مدارا و مهربانی به قدر همسنگ خرد است .
بزرگمهر : آنکه به خداوند پاک و مهربان بیش از دگران امید و بیم بسته است ،
بیش از همه در خور ستایش است .
بزرگمهر : روشندل و نکته دان کسی است که سخنان کوتاه و پر معنی بگوید .
بزرگمهر : دل اهل دانش وقتی شاد می گردد که بردبار بوده و مردم بی شرم را به خویش نزدیک نکند .
بزرگمهر : خردمند هرگز غم آنچه را از دستش رفته نمی خورد ، حتی اگر عزیز ترین
کسش مرد و وی را به خاک سپرد ، شکسته غم و درد نمی گردد ، دیگر آنکه مرد
خردور از نادیدنیها چنان دل می کند که باد از بید می گذرد .
پادشاهان مردم دوست برگزیدگان پروردگارند . بزرگمهر